Video is unavailable for watching
Show in Telegram
🔵 زندان اوین
رنجنامه محمد نجفی وکیل زندانی از زبان خودش
🔵محمد مهدویفر:
نام محمد نجفی شازندی در تاریخ ایران خواهد درخشید. او وکیل من در تمام پروندههایم بود. اولین بار در سال ۱۳۹۴ برای پروندهی شعر الفبا با من تماس گرفت و گفت میخواهم داوطلبانه وکالت تو را در این پرونده قبول کنم.
در مسیر شازند به کاشان پلیس راه جلوی او را گرفته بود و بهش گفته بود ماشینات یک میلیون خلافی دارد. آن را بپرداز تا اجازهی حرکت بهت بدم. محمد نجفی بهش گفته بود، من پول ندارم بپردازم. پلیس بهش گفته بود به قیافهات و به کراواتت نمیخوره، آدم بیپولی باشی، شغلت چیه
محمد گفته وکیل هستم. ولی بیپولم چون پول از موکلانم نمیگیرم
الان هم برای دفاع از شاعر شعر الفبا به دادگاه کاشان میروم. شعر الفبا را برای پلیس راه خوانده بود و ماشینش را آزاد کرده بود.
هرگاه مرا از زندان به دادگاه میآوردند محمد نجفی موقع بازگشت به زندان با اصرار مبلغی پول به من میداد به او میگفتم لازم ندارم. میگفت، اگر لازم نداری برای زندانیان خرج کن یا در مسیر بازگشت به زندان برای ماموران بدرقهای که تو را به دادگاه آوردهاند میوه و غذا خریداری کن.
@mahdavifar2021
رنجنامه محمد نجفی وکیل زندانی از زبان خودش
🔵محمد مهدویفر:
نام محمد نجفی شازندی در تاریخ ایران خواهد درخشید. او وکیل من در تمام پروندههایم بود. اولین بار در سال ۱۳۹۴ برای پروندهی شعر الفبا با من تماس گرفت و گفت میخواهم داوطلبانه وکالت تو را در این پرونده قبول کنم.
در مسیر شازند به کاشان پلیس راه جلوی او را گرفته بود و بهش گفته بود ماشینات یک میلیون خلافی دارد. آن را بپرداز تا اجازهی حرکت بهت بدم. محمد نجفی بهش گفته بود، من پول ندارم بپردازم. پلیس بهش گفته بود به قیافهات و به کراواتت نمیخوره، آدم بیپولی باشی، شغلت چیه
محمد گفته وکیل هستم. ولی بیپولم چون پول از موکلانم نمیگیرم
الان هم برای دفاع از شاعر شعر الفبا به دادگاه کاشان میروم. شعر الفبا را برای پلیس راه خوانده بود و ماشینش را آزاد کرده بود.
هرگاه مرا از زندان به دادگاه میآوردند محمد نجفی موقع بازگشت به زندان با اصرار مبلغی پول به من میداد به او میگفتم لازم ندارم. میگفت، اگر لازم نداری برای زندانیان خرج کن یا در مسیر بازگشت به زندان برای ماموران بدرقهای که تو را به دادگاه آوردهاند میوه و غذا خریداری کن.
@mahdavifar2021