Posts filter


Forward from: وانپیس فارسی |دانلود وان پیس
one piece chapter [email protected]
13.6Mb
🔥📌چپتر 1152✨
با ترجمه ی اختصاصی و فوق العاده با کیفیت وان پیس فارسی

👍لذت ببرید

نسخه ی پی دی اف
@onepiecefarsi
▶️ کانال یوتویوب |🌐 پیج اینستاگرام

🌐 کامل ترین ربات دانلود وان پیس

2.9k 0 163 90 73

اسپویل های کامل چپتر جدید

بعدش گابان و شنکس شروع می‌کنن به حرف زدن درباره‌ی ماجراجویی‌هاشون، مثلاً وقتی که دوری و بروگی رو توی لیتل گاردن ملاقات کردن. ریپلی هم ظاهر می‌شه و به شنکس خوش‌آمد می‌گه. در نهایت، شنکس توضیح می‌ده که به الباف اومده چون می‌خواسته با شاه هارالد درباره‌ی یه موضوعی صحبت کنه.

هم‌زمان، یه سایه‌ی مرموز رو توی قلعه می‌بینیم که داره اتاق گنج رو باز می‌کنه، جایی که میوه‌ی افسانه‌ای “آکومانو می” توی یه صندوقه...

بعدش توی صفحه‌ی دوگانه‌ی پایانی و حماسی چپتر، یه فلشبک دیگه شروع می‌شه. این‌بار ماجرا مربوط به ۱۰۹ سال پیشه.

راوی: «برمی‌گردیم به زمانی حتی دورتر… ۱۰۹ سال پیش، دورانی که اگه از هرکسی که تو دریا زندگی می‌کنه بپرسی “بیشترین ترست از چیه؟” همه جواب می‌دادن: “دزدان دریایی غول‌پیکر”!»

اریک کبیر رو می‌بینیم که دنبال یه کشتی تو دریاست، همراه دوری، بروگی، اویمو، و کَشی که همگی خیلی جوون‌ان… ولی یه کشتی غول‌پیکر دیگه هم می‌بینیم که توی یه پادشاهی انسانی پهلو گرفته.

راوی: «در همون زمان، یه کشتی رسمی که از “پادشاهی غول‌ها” اومده بود، دلیل دیگه‌ای بود برای اینکه اسم الباف با ترس مطلق گره خورده بود.»

هارالد: «شنیدم توی اون قصر یه شاهزاده خانم خوشگل دارن، برو یه نگاهی بنداز.»

مردم: «اواااههه!!»

یکی از سربازای غول همراه هارالد از پنجره‌ی قصر دنبال شاهزاده می‌گرده. ولی هارالد هلش می‌ده توی قصر و کل ساختمون رو داغون می‌کنه. مردم با وحشت از شهر فرار می‌کنن در حالی که شاه و شاهزاده با گریه و ترس نگاه می‌کنن.

هارالد: «اوووه، سر خوردم~~~!!!»

غول‌ها: «اعلیحضرت، لطفاً بس کنین~~~~!!»

چپتر با معرفی هارالد جوون تموم می‌شه. از نظر ظاهری خیلی شبیه لوکیه (موهای کوتاه و سیخ‌سیخی داره) ولی خیلی خشن‌تره…

هارالد: «باراهاهاهاهااا!!! حالا ببینم “خدای” شما کیه!!!»

راوی: «هارالد، پادشاه الباف، که تو سن ۴۵ سالگی (یعنی حدود ۱۵ سالگی انسانی) به سلطنت رسید… واقعاً یه "عوضی" بود…»

پایان چپتر. هفته‌ی بعد هم وقفه نداریم.

پ.ن: امید وارم حال همگی خوب باشه و این محتوا حتی شده یکم براتون سرگرمی یا حواس پرتی از شرایط فعلی بوجود بیاره

4.1k 0 17 11 83

اسپویل های کامل چپتر جدید

چپتر ۱۱۵۲: «یه روز وحشتناک»

جلد فرعی شماره ۳۶ از "زیارت جایگزین برداشت طلایی بچه‌ غولی یاماتو": «کلاه آمگاسا که اوتاما ساخته بود رو به کاواماتسو، دایمیوی هاکومای، تحویل داد.»

گابان به لوفی می‌گه که باید دقت کنه "چطور از هاکی پادشاهی استفاده می‌کنی" و اضافه می‌کنه که دشمن‌ها قطعاً فناناپذیر نیستن. بعدش گابان به زورو و سانجی نگاه می‌کنه.

گابان: «به نظر می‌رسه اینجا فقط یه نفر نیست که "رنگ پادشاهی" رو داره.»

سانجی با یه حالت بامزه میاد سمت گابان، ولی کلاً نادیده گرفته می‌شه خخخ

سانجی: «منم دیگه نه؟! می‌دونستم!! نمی‌ذارم فقط اون کله‌جلبکی و جینبه محبوب بشن...»

گابان: «اون شمشیربازه اون‌جا…!! به نظر میاد بدنت بهش عادت کرده.»

زورو: «من هاکی پادشاهی دارم؟»

لوفی: «هاه؟ نمی‌دونستی؟ آخه همین‌جوری داره ازت نشت می‌کنه!»

گابان: «شوخیه دیگه. “هاکی” فقط وقتی به درد می‌خوره که بشناسیش و کنترلش کنی!!
قراره با این وضعیت کاپیتانت رو حمایت کنی؟ اون یکی از "چهار امپراتوره"هاست!»

زورو: «ب…ببخشید.»

بعدش سانجی با عصبانیت می‌پرسه: «هی پیرمرد، پس من چی!؟» ولی دعوای لوکی و هاجرودین حرفشو قطع می‌کنه.

لوکی: «شرم‌آوره هاجرودین. می‌خوای بزاری یه مشت غریبه سرزمین‌مون رو نجات بدن؟ الباف منو داره!!!»

هاجرودین: «با تو، حتی این احتمال هست که بری طرف دولت جهانی…!!
تو اون روز همچین کاری کردی!!! چطور می‌تونیم بهت اعتماد کنیم!!؟»

ناگهان لوفی یه چیزی می‌گه که لوکی رو سورپرایز می‌کنه.

لوفی: «هی لوکی!! نمی‌خوای یکی از ناکاماهای من بشی!؟
هاجرودین، اگه لوکی جزو گروه منه، دیگه می‌تونی آزادش کنی، درسته؟»

زورو و سانجی می‌گن این ایده خوبی نیست چون هم اندازه‌ی لوکی خیلی بزرگه و هم خیلی غذا می‌خوره خخخ. هاجرودین می‌فهمه که لوفی با غریزه‌ش فهمیده لوکی قابل اعتماده، ولی بازم قبول نمی‌کنه. لوکی هم پیشنهاد لوفی رو رد می‌کنه و می‌گه که نمی‌خواد دنبال کسی راه بیفته.

زورو و سانجی همراه غول‌ها (به جز هاجرودین و لوکی) اول می‌رن سمت «جهان خورشید». وقتی تنها می‌شن، گابان از هاجرودین می‌خواد که لوکی رو آزاد کنه. بعدش گابان فاش می‌کنه که اون و شنکس اون روزی که اتفاق برای هارالد افتاد توی قلعه بودن، ولی همه‌چیز رو ندیدن.

هاجرودین از لوکی می‌خواد که همه‌چی رو براش تعریف کنه. لوکی داستان رو این‌طوری شروع می‌کنه: «اون یه روز واقعاً وحشتناک بود…»

فلشبک شروع می‌شه، ۱۴ سال پیش. لوکی و جارول به قلعه دعوت شده بودن، لوکی نسبت به جارول خیلی صمیمی برخورد می‌کرد (کمی هم ازش بلندتر بود). لوکی می‌گه که از دولت جهانی متنفره چون راکس رو کشتن، واسه همین می‌خواست با پدرش حرف بزنه.

وقتی به ورودی تالار تخت رسیدن، لوکی یه غول سرباز رو محکم به در کوبوند تا باز شه. وقتی وارد شدن، لوکی و جارول شُکه شدن چون دیدن که هارالد داره توسط چندتا از سربازای خودش با شمشیر زده می‌شه. ما فقط سایه‌ی هارالد رو می‌بینیم، پس معلوم نیست که واقعاً به یه شیطان تبدیل شده یا نه، ولی به نظر میاد که شاخ و بال داره.

جارول: «هارالد!!؟»

لوکی: «چه غلطی دارین می‌کنین شماها!!!»

هم‌زمان، گابان و شنکس توی حموم آب‌گرم خونه‌ی گابان (که توی شاخه‌ای نزدیک قلعه‌ست) دارن حموم می‌کنن. گابان اون موقع خیلی جوون‌تره، نصف موهاش هنوز خاکستری نشده و فقط یه ریش‌بزی بافته‌ی مشکی و سیبیل داره.

متوجه می‌شیم که شنکس روی بازوی چپش، درست بالای آرنجش، یه تتو داشته. جزئیاتش کامل معلوم نیست، ولی شبیه طرح‌هایی‌ه که ممکنه تیر، استخون یا چیز دیگه‌ای باشن.

گابان: «خیلی وقته با هم تو یه وان ننشستیم… ۳ یا ۴ سال گذشته؟»

شنکس: «نه بابا… یه دهه‌ست که کاپیتان مرده.»

گابان: «آها، اون‌قدری گذشته؟… لابد برای تو خیلی بیشتر گذشته حس شده…»

شنکس: «درسته، زندگیم کامل عوض شده!!
راستشو بخوای، فقط می‌خواستم یه دزد دریایی خوشحال با باگی باشم…
واسه همینم خیلی چیزا هست که می‌خوام درباره‌ی الباف بدونم…»

گابان: «خب تو “بچه‌ی سرنوشت”ی… بیخیال این حرفای سخت شو امروز شنکس.»


اسپویل های چپتر

🔹۱۴ سال پیش، شنکس و گابان داشتن استراحت می‌کردن. شنکس گفت که می‌خواسته یه گروه دزدان‌دریایی با باگی تشکیل بده، ولی نتونسته. گابان گفت: «چون تو اون پسری هستی که سرنوشت براش تعیین شده.»

🔹توی همون زمان، شنکس علامت «اعماق/شکاف/دولت جهانی» رو روی بازوش داشت.

🔹لوفی و گابان تأیید می‌کنن که زورو هم کاربر هاوشوکو نو هاکیه (هاکی پادشاهی). البته زورو خودش تا حالا متوجه این موضوع نشده بود، و گابان سرش داد زد به خاطرش، هاهاها فقط کسایی که هاوشوکو دارن می‌تونن شوالیه‌های مقدس رو شکست بدن. 🔥🔥

5.5k 0 25 90 101

اسپویل های چپتر جدید

عنوان: روز وحشتناک

کاور: یاماتو یه کلاه که اوتاما درست کرده رو به کاواماتسو هدیه می‌ده.

گابان توضیح می‌ده که شوالیه‌های مقدس شکست‌ناپذیر نیستن، پس لوفی باید هاوشوکو نو هاکی (هاکی پادشاهی)‌شو تقویت کنه.

گابان همچنین می‌گه که فقط یه نفر توی گروه کلاه‌حصیری‌ها نیست که بتونه از هاوشوکو نو هاکی استفاده کنه. سانجی فکر می‌کنه منظورش خودشه، ولی گابان با زورو حرف می‌زنه. لوفی هم از قبل می‌دونسته که زورو هم این هاکی رو داره.

هاجرودین می‌گه که نمی‌خواد لوکی رو آزاد کنه. ولی لوفی از لوکی می‌خواد که به گروهش ملحق بشه، این‌جوری هاجرودین مجبور می‌شه آزادش کنه. اما لوکی، هاجرودین، زورو و سانجی با نقشه‌ی لوفی موافق نیستن.

گابان به لوفی، لوکی و هاجرودین می‌گه که اون و شنکس توی الباف بودن، اون روز وحشتناک.

فلشبک شروع می‌شه. چهارده سال پیش، لوکی می‌ره قصر تا از شاه هارالد بپرسه چرا با دولت جهانی متحد شده؛ همونایی که راکس دی زبک رو کشتن. وقتی لوکی به قصر می‌رسه، می‌بینه که شاه هارالد رو سربازای خودش زخمی کردن.

از اون طرف، شنکس به گابان می‌گه که یه زمانی با شاه هارالد رفیق بوده، واسه همین می‌خواد دوباره باهاش ملاقات کنه. بعدش یه شخصیت مرموز میاد و میوه‌ی شیطانی افسانه‌ای الباف رو می‌دزده.

یه فلشبک دیگه هم آخر چپتر شروع می‌شه، این بار برمی‌گرده به ۱۰۹ سال پیش.

اینجا یه شاه هارالد جوون و خشن رو می‌بینیم که داره توی یه قلمرو انسانی شورش می‌کنه.

هفته‌ی بعد خبری از وقفه نیست.


«۱۴ سال پیش، شنکس و گابان داشتن استراحت می‌کردن. شنکس گفت که می‌خواسته یه گروه دزدان‌دریایی با باگی تشکیل بده، ولی نتونسته. گابان بهش گفت: چون تو اون پسر سرنوشت‌سازی.»

— شنکس تو اون زمان که با گابان ملاقات کرد، علامت «شکاف/دولت جهانی» رو روی بازوش داشت 🤯

5.5k 0 33 125 115

Forward from: وانپیس فارسی |دانلود وان پیس
📌قسمت 1133 با کیفیت 480
کاری از انی پلاس
⭐️@onepiecefarsi

5.9k 0 513 55 113

با قلبی سنگین و دلی غمگین، اینجا هستیم تا تسلیتی عمیق و صمیمانه به شما بگوییم. این روزها، پر از درد و رنج برای بسیاری از ماست و فقدان عزیزان، هرگز آسان نخواهد بود. همدردی عمیق ما با شما همراه است و از ته دل آرزو می‌کنیم که روزی آرامش و صلح دوباره به زندگی‌مان بازگردد💔 ❤️‍🩹.


[ #Admim_All ]
[ @ONEPIECEFARSI ]

7.7k 0 1 31 312

لوفی : هیچکس توی این دنیا مستحق این نیست که موقع مرگش بهش خندیده بشه

8.5k 0 49 101 361

گفتی شمشیر زنی ؟

یک فکت خیلی محبوب هست که میگه :
میهاوک »»» همه‌ی شمشیر زن های فیکشن، هیچکس هم حق مخالفت با این فکت رو نداره اون هم بخاطر تایتل میهاوکه!


╔═══════════╗
⦃#admin_Bullet⦄
⦃#ONE_PIECE⦄
⦃#edit⦄
╠═══════════╝
╠═════════════╗
@ONEPIECEFARSI 𖥠
╚═════════════╝

9.4k 0 29 146 102

Forward from: وانپیس فارسی |دانلود وان پیس
📌قسمت 1132 با کیفیت 480
کاری از انی پلاس
⭐️@onepiecefarsi

9.7k 0 544 117 143

Video is unavailable for watching
Show in Telegram
Adventure of nebulandia

╔═══════════╗
⦃#admin_RYUMA⦄
⦃#ONE_PIECE⦄
⦃#edit ⦄
╠═══════════╝
╠═════════════╗
@ONEPIECEFARSI 𖥠
╚═════════════

13k 0 29 102 113

Forward from: وانپیس فارسی |دانلود وان پیس
one piece chapter [email protected]
64.5Mb
🔥📌چپتر 1151✨
با ترجمه ی اختصاصی و فوق العاده با کیفیت وان پیس فارسی

👍لذت ببرید

نسخه ی پی دی اف
@onepiecefarsi
▶️ کانال یوتویوب |🌐 پیج اینستاگرام

🌐 کامل ترین ربات دانلود وان پیس

10.2k 0 236 276 97

ادامه ی اسپویل ها

مکالمه‌های پایان فصل:

هاجرودین: هی گرد! برای درمان پزشکی آماده شو! جراحتش خیلی جدیه! یا-سان بدجور زخمی شده!

گرد: چی؟!

لوفی: همه خیلی این پیرمردو دوست دارن!! کارت عالی بود چاپر که نجاتش دادی!

چاپر: چـ...!!! اهِههه... اصلاً این‌طور نیست... حتی اگه ازم تعریف کنی هم خوشحال نمی‌شم، عوضییییی!!!

لوفی: واااااااااات؟!!! این پیرمرد؟! اونم از خدمه‌های پادشاه دزدان دریاییه؟! ناکامای راجر و ریلی؟!!

(احتمالاً این جمله رو هاجرودین گفته): کنار پادشاه تاریکی ریلی، بهشون می‌گفتن "بال‌های" پادشاه دزدان دریایی. از نظر قدرت، احتمالاً نفر سوم بود...

چاپر: واآااااااااااااااااااااات؟!

زورو: یعنی یه دزد دریایی بزرگ بوده هه، انصافاً قوی هم بود...

لوفی: یعنی اون شَنکس رو هم می‌شناسه!!

هاجرودین: حرکت کرد! داره تلاش می‌کنه یه چیزی بگه! چی شده یا-سان؟!

گابان: من... نفر دومم...

هاجرودین: یعنی چیزایی هست که نمی‌تونی راحت ازشون بگذری، هان!!

رود: یا-سان، خداروشکر دوباره به هوش اومدی!! یه مرد در حد تو، به این وضعیت افتاده...!!

چاپر: آها! راجع به اون... گوش کنین، بالا همه چی به هم ریخته، لوفی، بچه‌ها! بچه‌ها رو گروگان گرفتن! با اینکه تعداد دشمن‌ها خیلی کمه، ولی هیچ‌کس نمی‌تونه کاری بکنه! و یه مشت هیولای وحشی دارن همه‌جا رو خراب می‌کنن! و...

یهو یه موج شدید از هاکی حس می‌شه، واکنش‌های قابل توجهی از گابان، سانجی، زورو، استنسن، رود، گرد، هاجرودین، لوفی و لوکی دیده می‌شه.

گابان: واااه... هی، هی... این هاکی...

زورو: چی به...؟!!

رود: هـــییییییییییییییییییییی!!!

گرد: این دیگه چیه...

هاجرودین: همه سوار لیفت بشین! برمی‌گردیم به دنیای خورشید! الباف تو خطره!

لوفی: چیزی نگو چاپر. الان دیگه خودم فهمیدم.

لوکی: کی بود؟! صاحب این هاکی مسخره کی بود؟! دوگاهاهاها!!! مثل اینکه به کمک من نیاز پیدا کردی نههههه؟!!

پایان‌نویس: بالاخره دارن حرکت می‌کنن.


ادامه ی اسپویل ها

کیلینگهام: صفحه‌ی بازی* تقریباً دیگه کامل به رنگ ماست!...

(*اینجا کلمه‌ی «戦場» استفاده شده، یعنی "میدان نبرد"، ولی کیلینگهام داره مثل یه بازی تخته‌ای ازش حرف می‌زنه.)

دِمون دوری: ما قراره پادشاه‌های الباف بشیم! «خدای الباف» دیگه به درد نمی‌خوره! دوران جنگ رو برگردونین!!! ما یه عصر مخصوص نیرومندا بنا می‌کنیم!!!

کاشی: امکان نداره شما دوتا همچین حرفی بزنین! چی سرتون اومده؟!

تورمان: برو عقب کاشی! اگه برگردونده بشی، دیگه یه آدم معمولی نمی‌مونی! تا عمق وجودت تبدیل می‌شی به یه شیطان سیاهِ مطلق!!

کاشی: نه... امکان نداره...!

*تورمان بین دو تا شیطان به صورت مورب گیر می‌افته

تورمان: اه! لعنتی! بین دوتا گیر افتادم!

*تورمان تبدیل به شیطان می‌شه

کاشی: واااااااااه!!!

(*یه صفحه‌ی بازی رو می‌بینیم که شبیه بازی «ریورسی» یا «اتلو»ئه. تو این بازی، اگه یه مهره‌ی سفید بین دوتا مهره‌ی سیاه بیفته، برمی‌گرده و سیاه می‌شه. این دقیقاً همون سازوکاریه که باعث می‌شه آدم‌ها تبدیل به شیطان بشن، و بخشی از تکنیک «دومی ریورسی» ایموئه. این مکانیک تو فصل قبلی هم نشون داده شده بود.)

چاپر نجات می‌ده گابان رو:

گابان با سرعت زیاد داره سقوط می‌کنه، سه تا تیر که گونکو شلیک کرده هنوز توی سینشه. چاپر هنوز پشت سرشه.

چاپر: آآآآآااااااااه!!!

چاپر: بدون فکر پریدم! بدون فکر پریدم! ولی باید آروم باشم! می‌تونم انجامش بدم! می‌تونم انجامش بدم!!! نباید بذارم اون یارو بمیره! ووااااااااااااه!!!

گارد پوینت!!!

چاپر از گابان جلو می‌زنه، پاهاش مثل چرخ شروع می‌کنن به حرکت، احتمالاً به‌صورت بامزه و فانتزی ــ یه شوخه! بعدش با «گارد پوینت» سقوط گابان رو مهار می‌کنه و مثل یه بالشت نجاتش می‌ده.

مکالمه‌ی لوکی و موسا:

موسا: سلام، لوکی-سان...

لوکی: واااه! موسا-کو! الان وسط یه کاری‌ام، بعداً زنگ بزن!

موسا: نه، زود تموم می‌شه. منم الان گرفتارم، فقط می‌خواستم یه چیزی بگم...

لوکی: چی؟ خب باشه، یواش بگو...

موسا: قبل‌تر نتونستم بگم، ولی حقیقت اینه که... به نظر میاد یه مدت نتونم از دندن موشی استفاده کنم...

لوکی: هاه؟ چرا؟!

موسا: اولش می‌ترسیدم، ولی نمی‌دونم چی شد که... وقتی که باهات صحبت می‌کردم، برام تبدیل شد به یه وقت آرومِ تکرارنشدنی... فقط می‌خواستم ازت تشکر کنم...

لوکی: این یهو چت شده؟ چی شده؟! نگو که... خودتو انداختی توی یه دردسر یا بلای بد، ها؟!

موسا: اصلاً! اصلاً نگران نباش.

لوکی: الان کجایی؟!

موسا: تا همین حالا... واقعاً ازت ممنونم، از ته دلم!!!

لوکی: هی وایسا، موسا-کو!!

کَچا

لوکی: لعنتی...

گرد داره به لوکی نگاه می‌کنه

لوکی: چی نگاه می‌کنی؟!

گرد: اینکه توی این دنیای زیرینِ تنها، یه دوست پیدا کردی... آقای «وقت آرومِ تکرارنشدنی»، خیلی قشنگ نیست؟

لوکی: وااای تووو...! حق نداری به کسی بگی هاااا!!


ادامه ی اسویل های چپتر


🀄️فصل ۱۱۵۱: «الان فهمیدم!!!»🀄️

📌زیارت نیابتی برداشت طلایی بچه غول یاماتو – جلد ۳۵: «مسابقه سومو توی هاکومای! سوکونه، یوکوزونای سومو، داداش اوراشیما، پرت میشه بیرون!!»

🔹 می‌بینیم کیلینگهام از فرم هیبریدش استفاده می‌کنه. اون الان یه سنتائوره با نیم‌تنه‌ی بالای انسانی و نیم‌تنه‌ی پایین به شکل یه کیلین (Qilin). (و هنوز اون ابرهای سفید دور سر و بدنش شناور هستن). توی فرم انسانی‌ش موهای کوتاه، مژه‌های پایینی بلند و دندونای تیز داره (یه‌کم شبیه صورت هودی جونزه). یه شیپور هم دستشه که باهاش به MMA فرمان می‌ده.

🔹 کیلینگهام: «حالا دیگه اوضاع داغ شدههه!! و چون اون والامقام اینجاست، دیگه رودربایستی ندارم!!

🔹 برید و هرچی می‌خواید آشوب کنین، MMA!! این هیولاها رو خود شما خلق کردین!! مردم الباف!!»

🔹 ایمو/گونکو می‌گه که این کار رو ادامه می‌دن تا وقتی که دل الباف کاملاً شکسته بشه...

🔹 فلش‌بک شروع می‌شه، زمانی که گابان و چاپر از «دنیای خورشید» افتادن به «دنیای زیرین». چاپر با استفاده از «گارد پوینت» غول‌آسا جون گابان رو نجات می‌ده.

🔹 لوکی و هاجرودین هنوز سر ماجرای شاه هارالد دعوا دارن. لوکی می‌گه اگه هاجرودین می‌خواد بیشتر بدونه باید زانو بزنه، ولی هاجرودین جواب می‌ده حاضر نیست یه کلمه‌ی دیگه هم از دهن کسی که باباش رو کشته بشنوه. یهو لوفی یه چیزی می‌گه.

🔹 لوفی: «هی!! چاپر همین الان افتاد پایین.»

🔹 سانجی: «هاه؟ یه صدای مهیبی اومد، ولی تو دیدی کی افتاد؟»

🔹 لوفی: «نه.

🔹 لوکی: «واقعاً به‌نظر میاد یه نفر افتاده باشه!! اون‌ور کوه‌ها هستن..!!»

🔹 لوفی: «هوم؟ چرا من مطمئنم که چاپر بود؟ یکی دیگه هم باهاشه که خیلی ضعیفه.»

🔹 سانجی: «اگه این حرفت درست باشه، قضیه اصلاً ساده نیست... یعنی از "دنیای خورشید" افتادن پایین؟»

🔹 زورو: «باید فوراً بریم دنبالشون»

🔹 وقتی لوفی، زورو و سانجی راه میفتن تا چاپر و اون یکی نفر رو پیدا کنن، موسا به لوکی زنگ می‌زنه و بهش می‌گه به‌خاطر یه سری شرایط، دیگه نمی‌تونن تماس بگیرن. بعد از اینکه به گابان کمک‌های اولیه می‌دن، لوفی، زورو و سانجی می‌فهمن اون کیه.

🔹 لوفی: «هوووووه~~!! یعنی این پیرمرد جزو خدمه‌ی پادشاه دزدان دریایی بوده!!؟ یعنی با راجر و ریلی بوده!!؟»

🔹 هاجرودین: «کنار پادشاه تاریکی ریلی، اونا "بال‌های" پادشاه دزدان دریایی بودن. از نظر قدرت، احتمالاً "نفر سوم" بود...!!»

🔹 لوفی: «وااااات~~~؟؟؟ یعنی اون شَنکس رو هم می‌شناسه!!»

🔹 با اینکه گابان دراز کشیده و به سختی می‌تونه تکون بخوره، با زور دو تا انگشتش رو بالا میاره و می‌گه: «من... نفر د... دوم بودم... لوووول»

🔹 هاجرودین با خودش فکر می‌کنه چه بلایی سر یه آدم در حد گابان اومده که به این حال و روز افتاده. چاپر توضیح می‌ده که چون یه سری بچه گروگان گرفته شدن، نمی‌تونستن به دشمن‌ها دست بزنن، حتی با اینکه تعدادشون کم بوده.

🔹 چاپر ادامه می‌ده که یه سری هیولای غول‌پیکر هم ظاهر شدن، ولی یهو همه‌شون حضور هاکی پادشاهی برتر ایمو رو حس می‌کنن (همون که توی فصل ۱۱۵۰ بود).

🔹 گابان: «هی... الان...!! این هاکی...»

🔹 زورو: «چی به...!!؟»

🔹 گرد: «اینجا چه خبره...»

🔹 فصل با این تصویر تموم می‌شه که همه دارن با نگرانی به «دنیای خورشید» نگاه می‌کنن... همه به جز لوکی، که داره می‌خنده لووول

🔹 هاجرودین: «همه سوار لیفت بشین!!! فوراً برمی‌گردیم به "دنیای خورشید"!!! الباف در خطره!!!»

🔹 لوفی: «چاپر، الان فهمیدم!!!»

🔹 لوکی: «کی بود اون!!؟ اون هاکی خیلی عجیب غریب بود!!! دوگاهاها، شرط می‌بندم که نیازش داری نه!!؟ به قدرت من نیاز داریییییی!!!»

🀄️پایان فصل.

🛥هفته‌ی بعد مانگا تعطیله.

8.7k 0 16 74 92

Video is unavailable for watching
Show in Telegram
قشنگ ترین ترند وان پیسی که دیدم

8.7k 0 57 52 273

اسپویل های چپتر سکسی جدید

فصل ۱۱۵۱ وان پیس (خلاصه‌ی اولیه)

عنوان: «الان می‌فهمم»

کاور: یاماتو توی یه مسابقه‌ی سومو شرکت کرده و برادر اوراشیما رو شکست داده، کاواماتسو هم داره از دور نگاه می‌کنه.

ادامه‌ی فصل قبل ـ غول‌های بیشتری دارن به شیاطین تبدیل می‌شن و هیولاهای کابوس‌واری که از خواب بچه‌ها میان، بیشتر و بیشتر ظاهر می‌شن.

ما فرم هایبرید کیلینگهام رو می‌بینیم. صورت انسان‌مانندی داره ولی دندون‌های تیزی مثل نیزه.

یه فلش‌بک داریم که نشون می‌ده چوپر با استفاده از «گارد پوینت» جون گابان رو نجات داده. لوفی هم حضور چوپر رو حس می‌کنه، هم حضور گابان رو.

موسا یه بار دیگه به لوکی زنگ میزنه و ازش بابت یه چیزی تشکر می‌کنه.

گروه لوفی دوباره با چوپر و گابان ملحق می‌شن و می‌فهمن که «یا» در واقع همون اسکوپر گابانه از خدمه‌ی راجر. یکی می‌گه گابان سومین مرد قوی گروه راجر بوده، ولی خود گابان اصرار داره که دومی بوده.

ایمو یه حمله‌ی دیگه با «هاکی فاتح» انجام می‌ده که کل الباف رو درمی‌نورده. همه شوکه می‌شن.

لوفی متوجه هاکی ایمو می‌شه و می‌گه حالا می‌فهمه چه خبره.

فصل با این جمله از لوکی تموم می‌شه که «آخرش به قدرت اون نیاز داریم» و همه آماده‌ی نبرد با ایمو می‌شن.

هفته‌ی بعد مانگا تعطیله.

پی‌نوشت از اسپ.یلر : لطفاً قبل از قضاوت یا ارتکاب جنایت جنگی بابت نظریه‌ها، صبر کنین تا چپتر یا خلاصه‌ی کامل بیاد. نفس بکشید. مراقب باشید.

8.8k 0 27 132 124

Forward from: وانپیس فارسی |دانلود وان پیس
📌قسمت 1131 با کیفیت 480
کاری از انی پلاس
⭐️@onepiecefarsi

8.5k 0 568 117 166

Video is unavailable for watching
Show in Telegram
Chopper Monster point:

╔═══════════╗
⦃#admin_RYUMA⦄
⦃#ONE_PIECE⦄
⦃#edit ⦄
╠═══════════╝
╠═════════════╗
@ONEPIECEFARSI 𖥠
╚═════════════

11.1k 0 60 46 225

Video is unavailable for watching
Show in Telegram
چوپر لایو اکشن بالاخره رونمایی شد

11k 0 98 203 241
20 last posts shown.
OSZAR »